همسایه همسایه اش را داستانهای شکسی اغوا کرد و دمار از روزگارمان درآورد

03:15
5710

هنگامی که این مرد یک آپارتمان را در خانه خریداری کرد، انتظار نداشت که برخی از مستاجران درهای شفاف داشته باشند که از طریق آنها می توانست با همسایگانش تماشا کند یا جاسوسی کند. اما یک بار او به یک موقعیت جالب رسید و از طریق یک درب شفاف شروع به تماشای یک سبیل زیبا کرد. هنگامی که او لباس خود را برداشت و در یک ورق کاغذ نوشت، به من تلفن می زدند، آنها رابطه جنسی داشتند. پسر خیلی هیجان زده بود، او آماده بود برای شکستن درب او، فقط برای رسیدن به گربه اش. اما کودک درب را باز کرد، جلوي زانوهايش را در راهرو مقابل او گذاشت و شروع به خوردن ديک کرد. و سپس، به طوری داستانهای شکسی که همسایگان با مشاوره شکنجه نشوند، به آپارتمان می رفتند و در اتاق نشیمن پشت سر درب بسته می شدند.